شخصی‌سازی روش‌ها و سیاست‌ها

شما ممکن است خبرهای مرتبط با دولت، حقوق بشر و نهادهای بین‌المللی را از نزدیک دنبال کنید، ولی بیش‌تر مردم این کار را نمی‌کنند. حکومت معمولاً تمایل دارد تا هنگام بکار بردن عبارات بوروکراتیک، آمار و الفاظ تخصصی موجود در اسناد دولتی، کنفرانس‌های مطبوعاتی و اظهارات سیاسی، ادبیات ساخته و پرداخته خود را بکار ببرد. به راحتی می‌توان دریافت که شهروندان معمولی هنگام شنیدن سخنان مقامات دولتی به سرعت سردرگم شده و اشتیاقی به دنبال کردن ادامه صحبت ندارند.

به راستی وقتی مردم در خانه خودشان دور سفره یا میز غذاخوری نشسته‌اند یا وقتی که در یک جمع دوستانه چای می‌نوشند، در مورد چه چیزهایی صحبت می‌کنند؟ بیش‌تر آن‌ها نگران مشکلاتی مانند پرداخت قبض‌های ماهیانه، پیدا کردن شغل، هزینه‌های مواد غذایی و خواربار و بزرگ کردن فرزندان هستند. در برخی کشورها، افراد حتی ممکن است بخاطر عقیده، مذهب و یا دغدغه‌های حقوق بشری، بیم جان و سلامت خود را داشته باشند.

روایت مردمان معمولی ساکن در محله شما که از نزدیک با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، همیشه معتبرتر از بیانیه‌ای است که یک مقام دولتی از پشت میز کارش در صدها کیلومتر آن‌طرف‌تر صادر می‌کند. بجای آن که صرفاً به آمار، تئوری‌ها و گزارشات دولتی بپردازید، در صورت امکان به سراغ موضوعاتی بروید که مخاطب شما آن را از خودش بداند. یک روایت شخصی جذاب همیشه به یادماندنی‌تر است. منظور این نیست که بگوییم ارائه آمار در انتقال پیام ضروری نیست، بلکه می‌خواهیم بگوییم بهتر است به آمار صورت انسانی داده شود.

برای این کار ممکن است نیاز به ترجمه "تاثیر سیاست‌های مبهم حکومتی بر مشکلات مورد بحث در سر سفره یا میز غذاخوری خانه‌ها" داشته باشید. مردم تنها زمانی مشکلات را درک می‌کنند که با زندگی معمولی آن‌ها مرتبط باشد. روایت قصه‌های مربوط به رنج‌ها و گرفتاری‌های انسانی به ایجاد نوعی رابطه عاطفی با مخاطب منجر خواهد شد. ذکر این روایت‌ها هم‌چنین به شکل‌گیری یک تصویر ذهنی در ضمیر مخاطب در خصوص مشکل مطرح شده خواهد انجامید، کاری که آمار به ندرت قادر به انجام آن است.

به یاد داشته باشید: هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد که شما چقدر می‌دانید، تا وقتی نداند چقدر به دیگران اهمیت می‌دهید!