پرسش سوم در روش «شش چه»، «چه مکانی؟» است. اطلاعات در مورد اینکه یک رویداد در چه مکانی اتفاق افتاده است میتواند شامل این موارد باشد:
- شهر، استان، یا کشور
- قسمتی از یک منطقه یا محله
- یک ساختمان مشخص
- قسمتی از یک ساختمان
اگر عکس یا فیلمی از یک رویداد تهیه کنید، این ضمایم صوتی و تصویری میتوانند در مشخص کردن پاسخ به پرسش «چه مکانی؟» به شما کمک کنند. همچنین میتوانید از توصیفهای کتبی، شفاهی و یا حتی روایت منابع دست دوم برای پاسخگویی به پرسش «چه مکانی» استفاده کنید. خوب است روایت دیدبان حقوق بشر از حمله پلیس و نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه را مرور کنیم.
در شب چهاردم ماه ژوئن [۲۰۰۹ میلادی]، دو روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، پلیس و نیروهای بسیج به خوابگاه دانشگاه تهران حمله و دانشجویان را زخمی کردند و به ساختمانها خسارت زدند. برخی دانشجویان در هنگام وقوع حمله، خواب بودند. آن شب پلیس تعدادی از دانشجویان را در خوابگاه دستگیر کرد و آنها را به پاسگاههای مختلف فرستاد. آنها تعدادی از دانشجویان را نیز به زیرزمین منفی چهار وزارت کشور بردند.
در این متن، از مکانهای متعددی اسم برده میشود:
۱ – خوابگاه دانشگاه تهران. از این متن ما نمیتوانیم جز خوابگاه دانشگاه تهران، اطلاعات خاص دیگری را درباره اینکه کدام خوابگاه دانشگاه تهران مورد حمله قرار گرفته است، کسب کنیم. گفته شده است که نیروهای بسیج به ساختمانهای متعدد این خوابگاه خسارت زدند.
۲ - بازداشتگاههای متفاوت پلیس. ما نمیدانیم کدام بازداشتگاهها و کجا، ولی میتوانیم اطلاعات بیشتری پیرامون مکان آنها جستوجو کنیم.
۳ - وزارت کشور. به طور خاص، زیرزمینی در طبقه منفی چهار ساختمان وزارت کشور.
هنگام جمعآوری اطلاعات، شما ممکن است همیشه نتوانید محل دقیق رخداد را تشخیص دهید. در اینگونه موارد، توضیح دهید در مورد شرایط مکان یا صحنه واقعه چه میدانید. توضیح دهید چطور آنچه میدانید، میتواند به مکان احتمالی وقوع اتفاق مرتبط باشد و این دانستهها چه کمکی به شما میکنند. مثلاً میتوان استنباط کرد که راوی متن زیر در یک مکان بازجویی دولتی در تهران بوده است:
«یک لامپ مهتابی بود که در تشخیص شب و روز کمک چندانی به ما نمیکرد. آنجا صابون وجود نداشت. تمام وسایل شخصی ما را توقیف کرده بودند. در هوای داغ تهران از پنکه و آب محروم بودیم. آنها از ما بازجویی میکردند. اگر کسی دستبند، روسری یا شال سبزی داشت که نشان میداد از طرفداران موسوی است، وضعیتاش بدتر بود. در روز آخر، من حالم بسیار بد بود و یک نگهبان زن به سمت من آمد و چند لگد به من زد تا دست از گریه کردن بردارم.»